بارها گفتم به تو :
چشمها برای نگاه است
اما ..
تو هرروز با آنها حادثه می آفرینی . . .
نه سرما اثر کردنی ست نه باران خیس کردنی
اگر تو با من قدم بزنی !
اخــم هـای تــــــو
بــالا تـرین لذت دُنیـــاست
ای بَهانه ی تَمام لـوس شدن هـای مَــن !
“دوستت دارم”
“لبخندم” بزرگ ترین دروغ دنیاست
وقتی که “تو نیستی”
دیر کرده ای !
عقربه ها گیر کرده اند در گلوی من
انگار که رد نمیشود
نه زمان
نه آب خوش !