استیو کلارک مدیر یک شیرینی پزی است و این گوزن سرگردان را زیر گرفت. این اتفاق زمانی رخ داد که او به سمت پمپبنزین در حال رانندگی بود.
درست بعد از تصادف او اتومبیل خود را کنار زد تا ببیند چه اتفاقی افتاده؛ اما در یک بررسی سرسری نتوانست اثری از گوزن ببیند. او فکر میکرد که حادثه خاصی نبوده و گوزن فرار کرده است.
سپس به رانندگی خود ادامه داد. اما در کمال تعجب متوجه شد که بر اثر تصادف، گوزن یک حفره در جلوی ماشین ایجاد کرده و در همانجا مانده است. زمانی که استیو به پمپبنزین رسید، جلوی اتومبیل خود را دید. گوزن به او زل زده بود. جز چند خراش سطحی آسیبی به گوزن وارد نشد.